سالهاست که بر دیوار پیله ام می کوبم، مگر پژواک ضربه ها مژده پروازم دهند، مگر این گوی بر نیستان بغلتد تا از نی ای آوایی آسمانی بشنوم.



۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

این وبلاگ به دلیل مشغله زیاد این جانب تا مدتی به روز نخواهد شد.

۴ نظر:

آرش گفت...

چه بد!
امیدوارم مشغله ها کم تر شود و به نیستان هم بپردازید

آمنه گفت...

سلام بنفشه جان . امیدوارم در کارهایت موفق باشی . منتظر نوشته های پرفایده ات هستم .

مریم گفت...

سلام بنفشه جان
شرمنده که دیر جواب می گویم
به نظر من داستان زاییده ذهن نویسنده است و هیچ دخلی به او ندارد کما اینکه در داستان آخرم از ÷ایان داستان شوکه شدم قلم از دستم در رفت. پس من یک قاتل بالفطره ام؟ در ذهن عامه ی مردم گاه داستانهای خوب رئال به نویسنده ربط داده می شه اما این تنها بین فارسی زبانان نیست که بسیار از خاطرات نویسندگان دیگر خوانده ام درمورد قضاوتهای مردم(خاصه نویسندگان زن) امانگاه بسیار کم اهمیتیست و خیلی زود رنگ می بازد حال در پی داستانی دیگر یا گذشت زمان
من برای چنین قضاوتهایی حتی لحظه ای هم درنگ نکرده ام در انجام کارم
به روزم با یه کار کوتاه
منتظر نگاه ارزشمندتم

ناشناس گفت...

pirouz v mowafagh bashid v har che zoudtar bargardid. Ba Ehtaram Mahmoud Dehgani
www.dehgani.persianblog.ir