از تو تنها
از تو تنها هراس نبودنت را میشناسم
از تو تنها هراس نبودنت را میشناسم
از تو تنها زمزمه جیرجیکی مست در دل شب را شنیده ام
از تو تنها دلفینی سرشار از تمسخر زندگی در اعماق اقیانوس را دیدم
از تو تنها رقص قاصدکی که معنی مستی میداد را تجربه کردم
از تو تنها فریادی را می شنوم که آوای مادرم را میجوید
و تو ای هستی گم شده ام تنهایم مگذار
زمستان 85
از تو تنها دلفینی سرشار از تمسخر زندگی در اعماق اقیانوس را دیدم
از تو تنها رقص قاصدکی که معنی مستی میداد را تجربه کردم
از تو تنها فریادی را می شنوم که آوای مادرم را میجوید
و تو ای هستی گم شده ام تنهایم مگذار