سالهاست که بر دیوار پیله ام می کوبم، مگر پژواک ضربه ها مژده پروازم دهند، مگر این گوی بر نیستان بغلتد تا از نی ای آوایی آسمانی بشنوم.



۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

برداشتی از مقاله "تحلیلی بر التعریف بالطبقات الامم" در وبلاگ بحران

آقای مجید نصر آبادی مقاله اینجانب را در خصوص اهمیت کتاب "التعریف بالطیقات الامم" قاضی ساعد اندلسی که در شماره پنجم مجله تخصصی تاریخ علم به چاپ رسیده بود را مورد بازبینی قرار داده اند. شاید برای علاقه مندان به مقوله تاریخ علم جالب باشد.
لینک مطلب: التعریف بالطیقات الامم" قاضی ساعد اندلسی از نگاه بنفشه افتخاری

پی نوشت: بر خودم واجب می دانم که از استاد هادی عالم زاده تشکر و قدردانی کنم ایشان موسس و بانی پژوهشکده تاریخ علم و کسی که بسیار برای احیای نسخ خطی زحمت کشید و مشوق دانشجویان علوم و مهندسی برای پی گیری تاریخ علم بودند . ایشان استاد راهنمای دکتر جشیدنژاد اول در تصحیح این کتاب بودند و نیز مشوق بنده برای تحقیق در این مقوله...   

۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

هویت یعنی برگشتن به گذشته؟!

به ایرانی گفتند به گذشته خود برگرد، و خود را بشناس!
قصدم نقد این حرف نیست، بحث سر مشکلاتی است که چنین  برداشتی درست یا نادرست از این نظریه ایجاد کرده است . احتمالا بسیاری از فارسی زبانان شیعه مثل من که همه هویت خود را با شعائر کتابهای درسی موافق می بینند مشکلی برایشان پیش نخواهد آمد و اصلا درکی از این مسئله ندارند که چه مشکلی وجود دارد. به قولی ما همه ایرانی هستیم، همه آریایی هستیم... همه شیعه علی..همه از تبار کوروش و اسلام راستین... حالا چه طور این عناصر ناسازگار بهم ربط پیدا کرده خود یک مجموعه کاملی از علم تاریخ برره ای است.
اما اگر قسمت شود اینترنت پرسرعت بدون فیل تر... پشت هویت های مجازی، آنجا که آدمها ساده تر عقده های فرو خورده را می گشایند، در اکانت های یوتیوب، وبلاگها و فریوم ها، وقتی به زیر پوست جامعه می رویم آنجاست که تازه این دوزاری می افتد که پایه های این وحدت ظاهری چقدر لرزان است. آنجاست که می شود اذعان کرد مشکلی هست...چرا وقتی تمام جوامع به سمت وحدت می روند و ایالات متحده و اتحادیه و جامعه مشترک المنافع می سازند با همه تفاوتهای مذهبی و نژادی و زبانی، ما یک کاره ترکستان و کردستان و خوزستان و فلانستان می خواهیم.  همه هم به بهانه هویت طلبی! هر یک سیاهه ای از افتخارات نژادی و قومی و تاریخی اش را به رخ می کشد. البته همیشه تئوری توهم توطئه همه چیز را ساده توضیح می دهد که دست فلانی در کار است، اما اگر اهل حلاجی باشی و خوب فکر کنی می بینی وقتی هویت یابی برای ایرانی مشکل ساز شد که ایرانی ها گذشته مشترک نداشتند. از نژاد و قومیت ها و مذاهب متفاوت بودند. هر چه قدر هم اطلاعات تزریق شد همه خود را آریایی ندانستند، همه فارس نبودند و همه شیعه نبودند... 
باز می خواهم بگویم که مسئله تجزیه طلبی نیست، مسئله خیلی فراتر از هویت طلبی قومی است، اگر کمی با چشم بازتر نگاه کنیم و اگر فرصتی باشد که از بیرون به دانش آموختگان این مکتب نگاه کنیم، جماعتی را می بینی که دیوانه وار می خواهند چیزی را ثابت کنند. در گشت گذاری در همین دنیای مجازی که ایرانی ها فرصت تبادل با خارجی ها را پیدا کرده اند به راحتی می توان ایرانی ها را از شناسه های aryan  ،iranian ،persian شناخت، انگار توان معرفی خود را جدای از ملیت یا قومیت خود ندارند. بدتر از آن کامنتهای توهین آمیزی که به صراحت غلو در مستندات تاریخی ایران، لاف در مورد ایرانی و آریایی بودن و تحقیر سایر ملل و قومیت هاست. نمی دانم توانسته ام منظورم را برسانم یا نه،  که آن طرف سکه تجزیه طلبی قماش دیگری را می بینی که همین هویت دیکته شده تاریخی را بر سر دیگران و خود می کوبند تا غروری کسب کنند که صد البته غروری پوچ!  
پشت این اذهان آشفته و آدم های در به در فقط یک چیز است. آنهم اینکه آنها نتواستند مفهوم هویت را در درک زندگی انسانی پیدا کنند.  چه آنهایی که آریایی و پارسی (جدیدا پرشین) و هویت ایرانی شیعه بودن* به مذاقشان خوش آمده چه آنهایی که این عناوین را بر نتابیده اند. همه در تلاشی متوهمانه در اثبات خودی که معنایی جز نژادپرستی ندارد. 

بشنو از نی چون حکایت می کند       از جدایی ها شکایت می کند 

* منظور عنوان شیعی به عنوان بخشی از هویت است و نه عقیدتی و مذهبی.