سالهاست که بر دیوار پیله ام می کوبم، مگر پژواک ضربه ها مژده پروازم دهند، مگر این گوی بر نیستان بغلتد تا از نی ای آوایی آسمانی بشنوم.



۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

مصاحبه با استاد اکرمی:حیات مصنوعی خطرناکتر از بمب هسته ای و نوید بخش تر از هر دستاورد علمی دیگر


حیات مصنوعی خطرناکتر از بمب هسته ای و نوید بخش تر از هر دستاورد علمی دیگر


خط خبر دانش شهر : اعلام خبر دستیابی به فناوری ایجاد نمونه مصنوعی از حیات، تا حدی در جهان علم و فلسفه بازتاب داشته است که با وجود گذشت یک هفته هنوز از تب و تاب آن کاسته نشده است. خط خبر دانش شهر در گفتگویی با دکتر موسی اکرمی مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، ابعاد گوناگون این خبر را  مورد بررسی قرار داده است. از دکتر موسی اکرمی ده ها مقاله و کتاب به زبان های فارسی انگلیسی به چاپ رسیده است. شما می توانید مختصری از سوابق و فعالیت های دکتر اکرمی را در اینجا بیابید.
توضیح: به منظور حفظ ادبیات خاص دکتر اکرمی خط خبر دانش شهر از هر گونه ویرایش متن گفتگو خودداری کرده است.
خبر تولید حیات مصنوعی را از دیدگاه یک پژوهشگر فلسفه علم چگونه ارزیابی می کنید؟
پاسخ: من این خبر را در چارچوب انتظاری که از علم می توان داشت، مثبت ارزیابی می کنم.
-
در مقایسه با واکنش های سریع واتیکان و دیگر ادیان، چرا جامعه دینی شیعی در مقابل حیات مصنوعی، شبیه سازی و از این قبیل تحقیقات موضع گیری نمی کند؟
پاسخ: باید از نمایندگان خود این جامعه پرسید. من “حدس” هائی می زنم که چه بسا “ابطال” شوند.
-
چرا مانند کاتولیک ها مباحثی مثل دخالت در کار خدا را از سوی علمای اسلامی مطرح نمی شود؟
پاسخ: باز هم باید از خود “علمای اسلامی” پرسید. اما تا آنجا که من با آثار یک “عالم اسلامی” مانند مرحوم آقای مطهری آشنا هستم، کسی مانند ایشان این ” تولید حیات مصنوعی” را نه “دخالت در کار خدا” بلکه مثلاً بهره گیری از “قوانین طبیعت” که آفریدۀ خدا هستند می داند.
-
اگر بتوان در آزمایشگاه از چند مادۀ شیمیایی در کنار هم سلول جاندار تولید کرد، طرفداران دیدگاه های مکانیستی و همچنین فلسفه ذهن یا اصولا چه کسانی از این مساله خرسند خواهند شد؟
پاسخ: این گونه “تولید سلول جاندار” تولیدِ آزمایشگاهیِ دی. ان. آ. بر پایۀ علم به ساختار مولکولیِ آن و قرار دادن آن در شرایط مناسبِ تکثیر و رشد است. این البته می تواند تأیید کنندۀ دیدمان “فیزیکی گرایی” [/ "فیزیکی انگاری" / "فیزیک گرایی" / "فیزیکالیسم"] باشد. که پیامد های مهمی برای همۀ حوزه های معرفتی فوق خواهد داشت. این دیدمان همواره باورمندانی داشته است و اینک گواه درخشانی در تأیید نگرش خود دارند.
-
آیا این خبر نظریه تحویل حیات و روح و جاندار بودن به کارکرد جسم و اندام به جای حلول روح الهی و دمیدن روح از سوی خدا را تقویت می کند؟
پاسخ: دانشمندان با این عمل نشان داده اند که می توانند ساختارِ مادی ای را در آزمایشگاه پدید آورند که حامل حیات شود. یعنی نشان داده شده است که اگر ساختار مادی قابلیت حیات پیدا کند ویژگی های زیستی را نشان خواهد داد و زنده می شود. این دیگر مهم نیست که این ساختار مادی ویژۀ مستعد حیات به گونه ای طبیعی تولید شود یا به گونه ای مصنوعی. اما اگر کسی به خاستگاه الوهیِ عروض یا ظهور حیات باور داشته باشد هنوز می تواند از برنهاد خود دفاع کند. مثلاً با نگرشی صدرایی به شما بگوید این نشان دهندۀ جسمانیة الحدوث” بودن “روح” است. یا ممکن است یک نفر با تمسک به فراآیی (supervenience) به شما بگوید هرگاه سامانه ای مادی با ویژگی های الف و ب و پ و… پدید آمد حیات “فراآیه” (supervenient) ای است که بر این “فروآیه” (subvenient) فراآیی دارد. این چنین فردی می تواند هنوز به خاستگاهی فرامادی برای فراآیه ای چون حیات باور داشته باشد. هر پاسخ دهیِ مخالفی شیوۀ دیگری را نیاز دارد.
-
مفهوم حرکت جوهری در نظریات ملاصدرا آنجا که روح را محصول تکامل جسم می داند و روح را با پیشرفت جسم در رشد می بیند با این کشف تقویت می شود؟
پاسخ: همان گونه که در پاسخ به پرسش پیشین گفته شد، این پدیده می تواند دست کم با نیمی از برنهاد صدرایی “جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاءسازگار باشد، البته به شرطی که وجود روح چونان هستومندِ عهده دارِ حیات، پذیرفته شود. اگر کسی به هر دلیل وجود روح را نپذیرد به حدوث روح از خاستگاه جسمانی نیز باور نخواهد داشت. پس از پذیرفتن روح و باور به خاستگاه جسمانی آن، بقای آن موضوع دیگری است که شاید به آسانی پذیرفته شود و شاید هم پذیرفته نشود. به هر روی پذیرش آن بر پایۀ علم نخواهد بود و نیازمند پذیرفتن دلیل از حوزه ای غیر علمی است.
-
در ارتباط علم و سیاست، با نگاهی به آنچه در مورد بمب هسته ای(اتمی) روی داده است، آیا ادامه این تحقیقات را مخاطره آمیز پیش بینی می کنید؟
پاسخ: بی گمان. نه تنها دولت ها تلاش می کنند چنین دانش-فنی را در راستای خواست های سیاسی و اقتصادی خود در عرصۀ ملی و جهانی به خدمت گیرند، بلکه گروه های تروریستی نیز خواهند کوشید بدان دست یابند و در چارچوب اهداف خود به کار برند. بی گمان همۀ اشخاص حقیقی و حقوقی ای که خود را در برابر انسان و طبیعت مسئول می دانند باید ضمن خوشامد گویی به چنین دستاوردی در پی چاره جویی برای مهار و کسب اطمینان از بهره گیریِ در خور و سنجیده از آن باشند. در آینده، همگام با گسترش این دانش-فن شاهد پدیدآییِ نهاد های گوناگونی از سوی گروه ها و جمعیت های گوناگون خواهیم بود. جریان هائی در دولت ها و گروه های غیردولتی در پی بهره گیری نادرست از آن خواهند بود. از این رو مخالفان و دیده بانان گوناگونی شکل خواهند گرفت. اگر این تیغ در کف زنگی مست قرار گیرد چه بسا خطرناک تر از سلاح هسته ای باشد. از این رو همۀ آگاهان و نخبگانِ نیکخواه باید با حساسیت بیشتر مراقب هر گونه بدکرداری در این زمینه از سوی هر شخص حقیقی و حقوقیِ دولتی و غیر دولتی در هر کشور با هر گونه توجیه سیاسی و اقتصادی و دینی و اخلاقی و…باشند. 
پی نوشت: این مطلب از سایت استاد گرفته شده.

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

شعر: کوبه

بر مغزم می کوبند این کلمات

تا فریادی شوند

که بخروشد

بر این گوش ها
که با بتون خود را سنگ گرفته اند

که نشنوند
ضجه آن روح زبون جا مانده در دخمه را

از آن دست های تنبل
که آفت فلسفه را از مزرعه دل نمی روبند

از این شعر
که حتی زخمه ای بر تاری از وجودم نمی زند.


پی نوشت: این شعر را با شنیدن آهنگی نوشتم که سال گذشته  در ژنو در یک اجرای خیابانی برای اولین بار شنیدم که همه وجودم را می لرزاند، آن را در یوتیوب پیدا کردم ...شما هم ببینید:
ویدیوی شفای مقدس، غرور قدرتمند