پیشتر اشاره شد که متاسفانه در جامعه ما یک ساختار غیر علمی متوهمانه ای با عنوان تاریخ در روح نسل جوان دمیده شده. که آن را تاریخ زدگی جمعی عنوان کردیم و حال برای اینکه به عوارض این پدیده بپردازیم نیاز داریم کمی وارد بحث متودولوژیک یا روش شناسی تاریخ شویم.
منابع تاریخی
درباره ماهیت تاریخ صحبت کردیم تاکید کردیم تاریخ دانش ما به گذشته است و قطعا خود گذشته نیست و در مورد عدم قطعیت نظریات تاریخی صحبت کردیم و اینکه تاریخ نباید و نمی تواند مبنای احساسات و اعتقاداتمان باشد. اما ضمن این تاکید کردیم یک علم است و قابل سندیت و حال در گام دوم می خواهیم بدانیم منابع تاریخ چیست؟
کم و بیش همه ما می دانیم آثار باستانی، افسانه ها، داستان ها تاریخی دارند و بر وجود گذشته دلالت دارند. کتابها، همه گفته ها و شنیده ها، سنتها و عادات ما و چارچوب عقاید ما ریشه در گذشته دارد و در یک کلام زندگی امروز ما، ماحصل تفکر دیروز ما است. اما با یک تحلیل و دسته بندی دقیق تر ما با دو نوع منابع در تاریخ سر کار داریم:
1- منابع مادی
2- منابع معنوی
3- منابع روایی
منابع مادی ما همان سازه ها و آثار باستانی و کتاب ها و نسخ خطی هستند. باستان شناسان با کند کاوهای فیزیکی خود، داده های با ارزشی را استخراج می کنند.
منابع روایی کتابهای تاریخی هستند که تاریخ را روایت کرده اند که مهمترین منابع مورخان هستند و اهمیت این منابع از این جهت است که این منابع داده هایی درباره رخداد هایی که امروزه چیزی از آنها در دست نیست به ما می دهند. البته باید گفته شود که این منابع با وجودی که بسیار با ارزشند اما هیچ گاه صد در صد پذیرفتنی نیستند. از آن رو که:
نخست: معمولا مغرضانه اند چرا که تاریخ را همیشه برنده ها می نویسند.
دوم: اینکه داده ها نیز از دید راوی نوشته شده اند و دید او نیز محدود در محدودیتهای شناختی اش در زمان و مکان خودش است.
با این وجود هرگز این منابع قابل چشم پوشی نیستند و باید جدی گرفته شوند، البته با در نظر گرفتن همه مواردی که گفته شد.
دوم: اینکه داده ها نیز از دید راوی نوشته شده اند و دید او نیز محدود در محدودیتهای شناختی اش در زمان و مکان خودش است.
با این وجود هرگز این منابع قابل چشم پوشی نیستند و باید جدی گرفته شوند، البته با در نظر گرفتن همه مواردی که گفته شد.
اما منابع معنوی: آنچه که امروز قابل بحث است و منابع معنوی، یعنی آنچه حضور مادی ندارد و درعین حال بسیار مستحکم و ریشه دار و قابل اعتنا است. آن ریشه سنت ها و عادات و تفکر جاری در یک جامعه است که از تاریخ آن جامعه نشأت می گیرد. در این بین جوامع کوچکتر و بسته تر که دارای کنش و واکنش کمتری با دیگر جوامع بوده اند از اهمیت خاصی برخورداراند. مثل روستای ابیانه و یا روستای وبس فراهان.
این بحث روش شناسی تاریخی به این منظور آوردم که در پست های بعدی به بحث تاریخ زدگی خود و عوارض آن در پست های بعدی بپردازیم.
ادامه دارد...
گفتگو با گاهنبار در پرشین بلاگ
پی نوشت: به دلیل فی.ل.تر شدن سرورهای خارجی هر پست در پرشین بلاگ هم منتشر می شود:
نیستان در پرشین بلاگگفتگو با گاهنبار در پرشین بلاگ